بحران آب در ایران: ناکارآمدی مدیریت و نقض حقوق قانونی
ایران بهعنوان کشوری با اقلیم خشک و نیمهخشک، با بحران شدید منابع آب مواجه است. کاهش بارشها، خشکسالیهای پیدرپی و برداشت بیرویه از منابع زیرزمینی، منابع آب را به حد بحران رسانده است. در این میان، نقش جمهوری اسلامی در مدیریت ناکارآمد و تصمیمات نادرست، وضعیت را تشدید کرده است.
مشکلات و سیاستهای ناکارآمد حکومت جمهوری اسلامی:
- ساخت سدها و انتقال آب بدون ارزیابی زیستمحیطی: پروژههای بزرگی مانند انتقال آب بین حوضهها باعث خشک شدن تالابها و کاهش کیفیت آب شده است.
- حمایت از کشاورزی پرآب و نامتناسب: کشت محصولات آببر مانند برنج و پنبه فشار بر منابع آب را افزایش داده است.
- فساد و نبود شفافیت: تخصیص منابع آب به نفع گروههای خاص و نبود نظارت مؤثر باعث هدررفت منابع شده است.
- سرکوب اعتراضات مردمی: مردم استانهایی مانند خوزستان و سیستان و بلوچستان به کمآبی و تخریب محیط زیست اعتراض کردهاند که با سرکوب مواجه شده است.
نقض قوانین داخلی و تعهدات بینالمللی:
- قانون اساسی ایران: اصول ۴۵ و ۵۰ قانون اساسی بر حفظ محیط زیست و منابع طبیعی و حق نسلهای آینده به محیط سالم تأکید دارند. خشک شدن تالابها، رودخانهها و کاهش آب آشامیدنی نقض این اصول است.
- کنوانسیونهای بینالمللی: کاهش دسترسی مردم به آب سالم و تخریب اکوسیستمها با تعهدات ایران در زمینه حقوق بشر و محیط زیست در تضاد است.
پیامدها:
- تهدید امنیت غذایی و کاهش تولید کشاورزی
- مهاجرت داخلی و فشار بر شهرهای بزرگ
- افزایش نارضایتی اجتماعی و تنشهای محلی
- تخریب اکوسیستمها و نابودی تالابها و دریاچهها
نتیجهگیری:
بحران آب در ایران نتیجه هم محدودیتهای طبیعی و هم سیاستهای نادرست و مدیریت ناکارآمد جمهوری اسلامی است. برای مقابله با این بحران، ضروری است سیاستگذاری شفاف، اصلاح کشاورزی، مدیریت پایدار منابع زیرزمینی، و احترام به حقوق مردم و قوانین داخلی و بینالمللی اجرا شود. بدون اقدامات فوری، بحران آب میتواند تهدیدی جدی برای امنیت ملی، اقتصاد و جامعه ایران باشد
نظرات
ارسال یک نظر